نقدی بر تقلیلگرایی مهدی نصیری؛ تقلیل سیاست به سیاست داخلی
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۶۰۸۳۸۵
گروه سیاسی خبرگزاری فارس؛ محسن سلگی، کارشناس مسائل سیاسی: مهدی نصیری در مطلب اخیر خود سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را زیر سؤال بوده است. اما او تنها بنا را مورد نقد قرار داده یا مبنا و بُن را نیز نقد کرده است؟
نشان خواهیم داد او دچار برداشتی از واقعیت شده که این برداشت، لاجرم جِرم گرایانه و نه حتی حجم گرایانه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک مثال برای تصدیق این سازگاری، آن است که ماده گرایان نیز همچون جریان سلفی تنها به ظاهر باور و یا دست کم تاکید و تکیه دارند.
در نقد بر نقد نصیری در باره سیاست خارجی جمهوری اسلامی، لازم است ایجابا گفته شود که سیاست آرمان گرایانه انقلاب اسلامی، واقع گرایانه هم هست. اساسی تر از این باید به او متذکر شد که خودِ واقعیت نیز آرمانی است. یعنی بخشی از واقعیت، آرمان است.
باید از ایشان خواست به همان غرب که رفته رفته دچار انفعال در برابر آن می شود، رجوع کند و دست کم جریان رئالیسم انتقادی را در آنجا مورد توجه قرار دهد. کسانی مانند آلن نُری و روی بَسکار به خوبی از عهده استدلال برای این گزاره بر آمده اند که واقعیت را نمی توان به واقعیت بالفعل فروکاست. بر این اساس، «واقعیت بالقوه» نیز وجهی دیگر از واقعیت است و بنابراین، آرمان متضمن و آبستن تحقق ذاتیت یا خصوصیتی از شی، پدیده یا در یک کلام جهان است.
جهان عینی را نمی توان به عین فروکاست و عین را نمی توان به آنچه دیده می شود کاهش داد. حتی فعلیت یا امر بالفعل را هم نباید به آنچه دیده می شود تقلیل داد. آنچه دیده می شود، در آن چه گفته می شود جا نمی شود.
فراسوی این مباحث قابل اعتنا و اتکا، نظام اسلامی در رویکرد خارجی خود، داخلی عمل کرده است و در رویکرد داخلی خود، خارجی. به بیان بنیانی تر، در نگاه برون مرزی آن، می بینیم آرمان اش واقعی و واقعیت اش آرمانی بوده است.
مهمترین مؤلفه قدرت بالفعل و خاصتاً عینی جمهوری اسلامی ایران «حمایت» او از مقاومت و بهتر است گفته شود، «رهبری» او در جریان مقاومت جهانی بوده است. البته که این رهبری اگر صرفا ً یک حمایت بود، سرانجامی نداشت. بلکه سرانجام یافتن آن منوط به هزینه دادن از حیث مالی و جانی و نیز داشتن ارزشهای متمایز و ممتاز (قدرت نرم) بوده است.
امروز اگر این مؤلفه قدرت نبود و ایران صرفاً به مواضع ارزشی در اعلام _و نه همراه عمل_ بسنده کرده بود، توسط کشورهای اردوگاه سرمایه داری متأخر بلعیده می شد. مثال ملموس تر این مدعا، کلافه شدن قدرت های جهانی در برابر ایران در ماجرای برجام است.
امروز ایران با استدلال و منطق روشن، استکبارستیزی می کند اما به صِرف استدلال درست و معتبر در جهان بی سر و آنارشیک امروز نمیتوان کار چندانی از پیش برد. بر این اساس، در کنار این عامل، عواملی مانند حضور منطقه ای و توان موشکی هم بس تعیین کننده است.
گویا آقای نصیری عنایت ندارند که سیاست خارجی کشوری مانند آمریکا و حتی ژاپن به شدت ایدئولوژیک است. مفهوم استثناگرایی آمریکا مفهومی چنان بنیادین است که با گفتن این حرف از سوی بایدن که دوران «اول امریکا» گفتن ترامپ گذشته است، تغییری نمی کند. بایدن هم اگر بیش از رقیب خود بر پیمان های بین المللی و وجاهت خارجی تاکید دارد، درست مبتنی بر بازسازی استثنا دانستن آمریکا است. به بیان دیگر روی استثنابودن آمریکا نزد سیاستمردان آن کشور توافق وجود دارد و تنها در نحوه اجرای این ارزش ایدئولوژیک اختلاف نظر آن هم اختلاف نظر جزئی وجود دارد.
مشکل دیگر نگاه نصیری و کسانی مانند تاج زاده، تقلیل سیاست به سیاست داخلی است. عدم اطلاع این افراد از آنچه در جهان می گذرد از طرفی محصول آشنا نبودن با زبانهای دیگر و از سوی دیگر نبود تمایل نزد آنها برای شناخت واقعیت واقعی و وقوع یافته در جهان است. آنها به درستی نمی دانند که امروز جریان های منتقد جهانی سازی چگونه با جمهوری اسلامی ایران هم داستان شده و حتی از آن متأثر شده اند.
بر این اساس باید گفت نگاه ایستای منتقدان بنیانهای سیاست خارجی کشورمان، محصول یک تقلیل گرایی طولی و عرضی است، از سویی تقلیل گرایی طولی یا عمیقاً سطحی بودن! و از طرف دیگر، نداشتن نگاه فرازبین (چشم عقاب) و وسیع سبب میشود تا سیاست واقعی_ آرمانی یا بهتر است گفته شود، سیاست بالفعل _بالقوه نظام اسلامی که منشا مفهوم قدرت به مثابه قوت -که توسط رهبر حکیم دوسال پیش مطرح شد- درک نشود.
سخن نهایی این که درست آن است که بگوییم برای سیاست خارجی قوی باید سیاست داخلی و اقتصاد قوی شود. لیکن تلازم و رابطه ضروری میان دست کشیدن از رویکرد خارجی و اصلاح امور داخلی نیست. بلکه دو مؤلفه قوت داخلی و قوت خارجی نسبت به هم دلالت التزام دارند.
به نظر می رسد عنصر مردم نیز نزد نصیری هم عمیقاً سطحی شده و بهره ای از عنصر حقیقت ندارد. برای همین او حتی در مردم بنیانی خود، بی بنیان و سطحی شده است. مردم ایران در صورت داشتن اقتصادی قوی با سیاست خارجی کشورشان همراهی بیشتری نشان می دهند. ضمنا همیشه هم شرایط اقتصادی کشور چنین پرمشکل نبوده و مردم خاطرات خوب از اقتصاد کشور پس از انقلاب را به یاد دارند. انفعال نظیر نصیری در برابر غرب اگر نبود و اگر نبود امید کاذب برجام ، شرایط امروز متفاوت و بهتر بود. به راستی ناامیدی پس از امید بسیار خطرناک تر از ناامیدی پس از ناامیدی است. کاری که برجام نیم بند با بندبند اقتصاد و امید مردم کرد از همین سنخ بود.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: سیاست مهدی نصیری تقلیل گرایی جهان محسن سلگی کارشناس مسائل سیاسی جمهوری اسلامی سیاست خارجی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۶۰۸۳۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود
لاله جعفری نویسنده حوزه کتاب کودک، درباره وضعیت کتاب کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: خوشبختانه امروز طیف وسیعی از کتابها در بازار نشر وجود دارد اما در مقابله با تالیفهای خارجی که مخاطب زیادی دارند نویسندگان ایرانی کار سختی پیش رو دارند چون باید به نحوی بنویسند تا بچهها فقط به دنبال کتابهای ترجمه نروند و به دنبال تالیفات داخلی نیز باشند.
وی افزود: همچنین گستردگی سبکهای ادبی در حوزه کودک زیاد است و تنوع خوبی وجود دارد. ما داستانهای تخیلی، ترسناک، طنز، علمی و… را داریم و این تنوع باعث میشود تا بچهها به طرف کارهای تألیفی جذب شوند. البته که هنوز فاصله بسیاری با آثار خارجی داریم، چرا که گرانی کاغذ و چاپ باعث شده تا ناشران محدودتر کار کنند و این محدودیتها برای نویسندگان نیز بهوجود میآید. امیدوارم این مشکلات حل شوند و آثار تألیفی در کنار ترجمه بچهها را به سمت خود جلب کنند.
نویسنده کتاب «چوم چوم» درباره یافتن ایده برای نگارش و همراهی با کودک امروز گفت: سعی میکنم تجربههای میدانی زیاد داشته باشم و با بچهها کار کنم. حواس پنجگانه خود را در مواجه با بچهها تقویت کنم. در پارک، خیابان، مترو و هر جاییکه کودکی میبینم شش دانگ حواسم را جمع کنم تا ببینم عکسالعملش در مقابله با مسائل چگونه است و سعی میکنم ایجاد ارتباط کنم و ببینم مدل حرفزدنشان تا چه اندازه نسبت به بچههای دوره خودمان تغییر کرده است. در کنار این مشاهده میدانی سعی میکنم کتابهای پرفروش دنیا را بخوانم و نکات قابل توجه آن را درک کنم. از سوی دیگر تلاش میکنم تا در فیلمها، انیمیشنها یا حتی بازیهای رایانهای جستجو کنم ببینم آثار پرطرفدار چه نکاتی به همراه دارند که بچهها به سمت آنها جلب میشوند.
جعفری به چگونگی ترغیب بچهها برای مطالعه و فرهنگسازی در راستای مطالعه گفت: بازاریابی مهمترین مساله است. تبلیغات اثر بسیار زیادی دارد و فکر میکنم رسانهها حرف اول را در این میان میزنند. امروز بین دو فیلم برای پخش، رقابت و تبلیغات گستردهای وجود دارد، چه در شبکههای داخلی و چه فارسی زبان خارجی؛ در حالیکه برای کتاب ما هیچ تبلیغی نداریم. فکر میکنم سهلالوصولترین راه، همین تبلیغ است. هرچند که هزینهبر است، اما رسانههای داخلی مانند تلویزیون، به نوعی جزو مایملک مردم ایران به شمار میآید و باید از آن استفاده شود. ما در طول روز همه نوع تبلیغی در رسانه میبینیم، غیر از کتاب.
وی ادامه داد: از سویی فکر نمیکنم در مدارس هیچ تمرکزی روی این مسئله وجود داشته باشد. این اتفاق در حالی است که بیشترین زمان را فرزندان ما در مدرسه و در کنار هم میگذرانند و میتوان برای آنها ساعت مطالعه، یا زنگ کتاب تعریف کرد و به هزار نوع، نه به شکل خشک و اجباری بلکه با بازی و سرگرمی تبلیغ کتاب کرد تا فرهنگ مطالعه در میان بچهها ایجاد شود.
ایننویسنده گفت: ناشران به دنبال کتابهایی همراه با بازی و سرگرمی هستند و وجه بازی برایشان غالب است. درست است که بازی نقش مهمی در زندگی کودک دارد، اما ادبیات نیز جایگاه خودش را دارد و باید این جایگاه حفظ شود. ناشران مجبور هستند برای فروش کتاب دست به هر کاری بزنند و کالایی تولید کنند که روی دستشان نماند. اما کتابهایی که ادبیات خالص هستند و به جشنوارههای داخلی و خارجی راه پیدا میکنند هر روز کمرنگ و کمتعداد شدهاند و این را من از سفارشهایی که به خودم ارائه میشود، میبینم. ناشر از من میخواهد که سری کاری کنم در حالی که باید بذر آگاهی در ذهن کودک کاشته شود و این با یک اثر خوب اتفاق میافتد، اما امروز این گونه نیست. وی در پایان گفت: امیدوارم شرایطی فراهم شود تا نویسنده آنچه که دلش میخواهد را بنویسد و تنها سفارشی کار نکند.
کد خبر 6090973 زینب رازدشت تازکند