یادداشت آجرلو در نقد نصیری| گرفتار سیاستزدگی اندیشه شدهاید
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۵۳۹۰۰۴
سعید آجرلو مدیرمسئول روزنامه صبح نو در پاسخ به درخواست مهدی نصیری برای محاکمه قالیباف نوشت: به جای عدالتخواهی کاذب که ضد پیشرفت و اخلاق است مسیر عدالت ایجابی و سازنده را فراهم کنید. - اخبار سیاسی -
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، سعید آجورلو در نامه ای خطاب به مهدی نصیری خواسته او از محسنی اژهای درباره قالیباف را تحیرآور و عجیب خواند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن نامه مدیر مسئول روزنامه صبح نو به مهدی نصیری به شرح زیر است:
جناب آقای مهدی نصیری
با سلام و تحیت
به تازگی از حجت الاسلام اژه ای تقاضای برگزاری دادگاه برای آقای قالیباف به استناد گزارش تحقیق و تفحص شورای شهر پنجم داشته اید. بهترین بهانه است ضمن توضیحاتی درباره سخن شما، نکاتی را هم درباره اندیشه جنابعالی و بروز و ظهور آن در عرصه سیاسی و اجتماعی بیان کنم. قصدم برآمدن حقیقت از دل تبادل آرا و نقد است و چون جنابعالی را از اهالی معرفت و دانش و مردان دغدغه مند و اهل دقت می دانم گمان می کنم که از پس این نقد راهی به حقیقت گشوده شود. کوتاه تر از آنچه حق مطلب است در چند بند نکاتم را بیان می کنم.
1- از بزرگ ترین آفات یک محقق و اهل اندیشه صدور احکام کلی درباره موضوعاتی است که به اندازه کافی نسبت به آن علم ندارد. چنین آفتی سطح اهل اندیشه را در حد جنگ روانی کننده پایین می آورد و "ساق" نازک اندیشه را به "سنگ" ضخیم عملیات روانی مجروح می کند. راهی که جنابعالی در آن قدم برمی دارید کم و بیش شبیه چنین مثالی است. دقیقا بر عکس نظریه "عصر حیرت" جنابعالی که شبح "نسبیگرایی" بالای سر آن است در عرصه سیاسی این گونه حکم "مطلق" دادن خود از جنس آفاتی است که موجب تناقض و دوگانگی را فراهم می کند و تبدیل به آفتی بزرگ می شود. با مطلق انگاری، دیگران را نقد کردن بازی در همان زمینی است که در ظاهر نقدش می کنید اما در باطن پی اش را میگیرید و در نهایت مجبور به صدور حکم کلی درباره افراد و شخصیتها میشوید.
2- آنچه درباره آقای قالیباف گفته اید از جنس همان آفاتی است که در فاصله اندیشه و عمل سیاسی گریبانگیر شما شده است. اگر می دانستید که گزارش ارائه شده توسط آقای میرلوحی غیرقانونی و کاملا سیاسی است شاید از قاطعیت در داوری کاسته می شد و اگر می دانستید که بر خلاف تصریح قانون این اسناد باید به طرف مورد ادعا ارائه می شد تا به صورت شفاف به آنها پاسخ داده شود که اسناد تحویل داده نشد، کمی بیشتر تامل میکردید و اگر میدانستید که آقای میرلوحی به واسطه بیان شبیه این گزارش با حکم دادگاه بدوی محکوم شده، شاید به گونهای دیگر سخن میگفتید و اگر میدانستید که مدیران اسبق شهرداری در این سالها مورد به مورد به اکثر این اتهامات پاسخ دادهاند و اکنون هم آماده پاسخگویی هستند، قالیباف را در مقام متهم نمینشاندید و اگر میدانستید که بسیاری از این اتهامات در محاکم قضایی مطرح شده و حکم برائت گرفته شاید لحن سخن و محتوای آن را تغییر میدادید و حکم قطعی صادر نمیکردید و جانب اتهام زنندگان را نمیگرفتید.
داوری که ادعای یک طرف دعوا را میشنود، داور و قاضی نیست. عدالتی که با شنیدن یک سوی ماجرا دادخواهی میکند، عدالت نیست. امیدوارم چنین که بنده فکر میکنم مساله، نشنیدن و تحقیق نکردن باشد که اگر غیر از این باشد متاسفانه جنابتان در دام سیاستبازی افتادهاید و بخشی از عملیات روانی جناحهای سیاسی شدهاید نه اندیشمندی که قصد داوری و اصلاح امور دارد.
3- جناب نصیری از مهندسی در انتخاباتهای اخیر سخن گفتهاید که بحث درباره آن مجال دیگر و عرصه فراختری میطلبد. این گونه سخن گفتن بیش از هر چیز گرایش سیاسیتان را عریان میکند و شما را در جرگه اصلاحطلبان قرار میدهد و این خود تبدیل شدن به یک بازیگر سیاسی به جای اندیشمند است که البته خود قدمی در جهت شفافیت و صراحت است که البته در خود آفاتی هم دارد از جمله سیاست زده شدن اندیشه.
به همین واسطه از شما به عنوان همنظر اصلاحطلبان میخواهم به این سوال پاسخ دهید که در انتخابات شورای تهران که نه تنها مساله شورای نگهبان وجود نداشت که فهرست مورد حمایت اصلاحات با حمایت و دستخط آقای خاتمی روانه رقابت شد چرا آرای این دوستان به 30 هزار هم نرسید؟ انگار مردم برای قضاوت، بیطرفانهتر و منصفانهتر از برخی سیاسیون عمل و رفتار میکنند. مردم فراتر از اصلاحطلب و اصولگرا بهتر رابطه با حقیقت را درمییابند و اسیر تعصبهای جناحی و سیاسی نمیشوند. گویا مردم به خوبی دریافتند که قالیباف بزرگ ترین هدف تهمتها و تخریبهای راست و چپ افراطی و دوران او از بهترین ایام مدیریت شهری بوده است. اکنون هم شکستخوردگان شورا برای خالی نبودن عریضه 4 ساله روی به تهمت و فرافکنی آورده و این گونه سراسیمه گزارش غیرقانونی میخوانند تا سنت "طلبکاری" دائمی خود را حتی در هنگامه "پاسخگویی" دوام دهند.
4- از میان تفاسیر متفاوت از اسلام یکی هم تفسیر جناب نصیری است که در دورههای مختلف - که از حوصله بحث خارج است- در نوسان میان "سنتگرایی" و "عدالتخواهی" بوده. و اکنون به ترکیبی از این دو تبدیل شده که میتوان نامهایی چون سکولاریسم سنتی، نوتعطیلیه و یا حتی نوتفکیکی بر آن نهاد. مهدی نصیری را چه سنتگرا بدانیم چه متفکری چپ در هر دو صورت، ایستادن او مقابل اندیشه "پیشرفت عدالتمحور" و کارآمدی که قالیباف از مهمترین نمایندگان آن است، طبیعی و مقتضای تفکر ایشان است. چرا که کارآمدی دین در اداره کشور بزرگترین رقیب نظریه "عصر حیرت" است همانگونه که پیشرفت عدالتمحور علاوه بر آنکه در تضاد با اندیشههای سنتگرایانه است با تفسیر چپگرایانه از اسلام و عدالتخواهی کاذب هم نمیخواند.
آقای نصیری متاسفانه امروز دو وجه اندیشهتان پرچمدار مخالفت با تفکر پیشرفت است و باز هم متاسفانه این نگاه چپگرایانه به عدالت با مطلقپنداری، گونه و رنگی مارکسیستی گرفته که از درون آن علاوه بر تهمت و هتک حیثیت، بزرگترین دشمن پیشرفت زاده میشود که این البته بزرگترین دشمن عدالت حقیقی هم هست که عدالت در خود آزادی و پیشرفت و گشایش را مراد میکند نه تضاد و دشمنی و بی اخلاقی را. - و نکته جالب برای من چگونگی همزیستی "محافظهکاری" سنتگرایی و عصر حیرت با "رادیکالیسم چپ" است که خود مجال فراخی میطلبد-.
عدالت نوع اول متاسفانه عدالت احمدینژادی است که سامان امور را بر هم میریزد و جامعه را دوقطبی میکند که متاسفانه تبدیل به یک سنت در میان برخی جریانها شده که خود بزرگترین قاتل عدالت و حقیقت است. امروز بیش از هر زمانی نیاز به عدالت ایجابی و سازنده داریم که به جای آبروبری و هتک حیثیت، ساختارهای فاسد را اصلاح کند، روابط ناسالم را پالایش کند و به جای تخریب، سازنده و ایجابی باشد. عدالت واقعی با پیشرفت و اخلاق همساز است همانگونه که پیشرفت واقعی هم رفیق عدالت است.
قدم اول برای سربرآوردن عدالت ایجابی آزاد کردن عدالت از زندان "عدالتخواهی کاذب" و سیاسی و گام دوم اخلاقمندشدن عدالتخواهی است. بردن آبروی افراد و تهمتزدن به آنها به نام عدالتخواهی متاسفانه بیهزینه و جذابشده حال آنکه در جامعه اسلامی آبروی مومن، حرمت دارد. چنانچه حضرت رسول اکرم فرمودند: "همه چیز مسلمان از مال، آبرو و خونش بر مسلمان دیگر حرام است. هرگاه مومن برادر دینی خود را متهم نماید، ایمان او آب میشود و از بین میرود؛ همانطوری که نمک در آب حل میشود و از بین میرود". جنابعالی به عنوان فردی برخاسته از دل حوزه میتوانید منادی این اخلاقگرایی باشید و حداقل نسبت به جا زدن بیراهه به جای راه در سرزمین عدالت قدمی بردارید.
5- درخواست جنابتان برای محاکمه قالیباف به غایت عجیب و تحیرآور است. آقای نصیری آیا باید مدیری را که طی 8 سال 132 ایستگاه مترو و حدود 200 کیلومتر مترو ساخته را محاکمه کرد؟ با کدام منطق باید مدیری را که 197 کیلومتر بی آر تی ساخته و 1445 واگن به مترو اضافه کرده محاکمه کرد؟ به کدامین گناه باید مدیری را که در شرایط تحریم داخلی دولت عدالتخواه احمدینژاد و لیبرال روحانی، پل صدر و توحید و بزرگراه امام علی (ع) را ساخته، محاکمه کرد و بعد برای یک سری مدیر بیعمل و حراف که به تازگی برخی تخلفات آنها از پرده بیرون افتاده کلاه به احترام برداشت؟ در کدام مرام و مسلک ساختن بیش از هزار بوستان و افزودن بر فضاهای ورزشی برای مردم جرم تلقی میشود جز دادگاه عدالت خواهان نئومارکسیست؟
آیا باید فردی را که با پیشرفت عدالت محور بزرگراهی برای وصل جنوب و شمال شهر ساخته، پروژه توانمندسازی بانوان را پیش برده، 192 کیلومتر شبکه جمعآوری آبهای سطحی و تونل سطحی ساخته، زمینه حمل و نقل معلولان به مدرسه را فراهم کرده، بخش زیادی فضای سبز در جنوب شهر ایجاد کرده را به جرم توجه به مناطق جنوبی شهر محاکمه کرد یا الگوی توجه به مناطق جنوبی شهر از جمله هرندی را مورد توجه قرار داد و آن را ستایش کرد؟ این چه عدالتی است که خواستار محاکمه مدیران کارآمد و باکفایت میشود و مدیران تنبل و بیعرضه را عدالتخواه میداند؟ به بنده حق بدهید که به این عدالت شک کنم.
درخواست محاکمه شما مصداقی از آن مثال معروف است که هر کسی بیشتر کار کند بیشتر تخریب میشود و دردسر بیشتری میکشد حال آنکه هر آنکه کمتر کار کند و بیشتر حرف بزند دردسر کمتری دارد. کارآمدی و پیشرفت به اندازه این میزان تهمت و تخریب هزینهدار است. در حالی که کار نکردن هیچ هزینهای ندارد. چه قدر خوب بود که یک دادگاه هم برای مقایسه کارآمدی و ناکارآمدی تشکیل میشد تا طلبکاران مدعی و بیکارنامه نتوانند خود را مبرا کنند و صبح و شب در سودای وارونه نمایی واقعیت نقشه بکشند، خرج کنند و سخن بگویند. محکمهای برای آنان که کار نکردند و تهمت زدند و منابع را اتلاف کردند و گرهی از کار مردم نگشودند؛ آن دادگاهم آرزو است.
6- در پایان امیدوارم که جناب نصیری با جانب انصاف فاصله میان اندیشه و سیاست را طی کنند و بدون افراط و تفریط چون چشمی تیزبین همه اهالی سیاست را نقد نمایند و چونان که به نقد جریان راست اهتمام دارند چشم بر ناراستیها در جناح مقابل هم نبندند و همانگونه که به قول نادرست شورای پنجم استناد میکنند به رفتارهای شائبهدار شهرداری اصلاحات هم بپردازند و در نقد رفتارهای دولت روحانی هم مانند نقد بقیه نهادها اهتمام کنند تا عدالتخواهیشان رنگ و روی جناحی نگیرد و در عین حال به عنوان فردی که عمر در تحقیق و بحث گذاشتهاند راه جدیدی برای عدالت بگشایند که از درون آن پیشرفت و سازندگی و انصاف زاده شود نه منکوب کردن و تخریب کردن و حذف کردن.
جناب نصیری! صراحت مرا حمل بر غرضم برای برداشتن حجاب از مقابل حقیقت بدانید و نه چیزی کمتر و بیشتر. امیدوارم در رسیدن به این هدف گامی برداشته باشم. در ادامه حاضرم در قالبهای مختلف گفتگو چه مناظره و چه میزگرد به سوالات و شبهات شما درباره دکتر قالیباف که البته زاییده سیاسیکاران راست و چپ افراطی است در حد توان پاسخ بگویم تا قدمی در جهت عقب راندن غرضورزان و جلوگیری از وارونهنمایی واقعیت برداشته باشیم.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: محمدباقر قالیباف محمدباقر قالیباف اگر می دانستید جناب نصیری مهدی نصیری بزرگ ترین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۳۹۰۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هزینه فایده سفر رئیس جمهور به پاکستان
محمد حسین بنی اسدی، سرکنسول سابق ایران در لاهور پاکستان و کارشناس مسائل شبه قاره در یادداشتی برای جماران نوشت:
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشورمان بهدعوت آقای شهباز شریف نخست وزیر پاکستان، در راس یک هیئت عالی رتبه سیاسی ، اقتصادی ، امنیتی و فرهنگی و به منظور یک دیدار سه روزه رسمی در تاریخ سوم اردیبهشت وارد اسلام آباد پایتخت پاکستان شد . ابراهیم رئیسی پس بازدید از دو شهر بزرگ لاهور و کراچی در تاریخ پنجم اردیبهشت این کشور را به مقصد سریلانکا ترک کرد.
ابراهیم رئیسی در بدو ورود به اسلام آباد از سوی آقای ریاض حسین پیرزاده وزیر مسکن پاکستان مورد استقبال قرار گرفت . رییس جمهور کشورمان در کاخ نخست وزیری مورد استقبال شهباز شریف نخست وزیر قرار گرفت و طی اقامت در اسلام آباد علاوه بر نخست وزیر با آصف علی زرداری رئیس جمهور ، ایاز صادق رئیس مجلس نمایندگان، یوسف رضا گیلانی رئیس مجلس سنا و ژنرال عاصم منیر فرمانده ارتش پاکستان دیدار و گفتگو کرد.
طبعا در این گفتگوها طیف گسترده ای از موضوعات سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی در حوزه دوجانبه، منطقه ای و بین المللی مورد گفتگو و تبادل نظر قرار گرفت که منجر به امضای هشت فقره سند شامل ٣ توافقنامه و ۵ یادداشت تفاهم مشترک بین ایران و پاکستان به شرح زیر شد : ١. موافقتنامه امنیتی ٢. موافقتنامه قضایی در امور مدنی و تجاری ٣. موافقتنامه در امور بهداشت دامی ۴. یادداشت تفاهم ایجاد مناطق آزاد و مناطق ویژه اقتصادی ۵. یادداشت تفاهم توسعه منابع انسانی پاکستان ۶. یادداشت تفاهم تبادل فیلمهای سینمایی ٧. یادداشت تفاهم شناسایی متقابل استاندارد ٨. یادداشت تفاهم همکاری های حقوقی .
سرانجام این دیدار با صدور یک بیانیه مشترک مرسوم در سفرهای سطح بالا به اتمام رسید و آقای رئیسی اسلام آباد را به مقصد لاهور و کراچی ترک کرد.
دیدار رییس جمهور به پاکستان قبل از تنش اخیر بین ایران و اسرائیل تنظیم شده بود و ارتباطی با تحولات اخیر در آسیای غربی نداشت.گرچه توسط برخی شخصیتها اشاراتی به اقدام شجاعانه ایران در هدف قرار دادن اسرائیل شد.
طی این سفر رسانه های پاکستان در سطح گسترده ای به پوشش خبری پرداختند. در سفر به لاهور و کراچی نیز مجموعه ای از برنامههای عمدتا فرهنگی و دیپلماسی عمومی برای رئیس جمهور و همسرش تدارک دیده شد که انعکاس گسترده ای در ایران و پاکستان داشت. در نظامهای فدرال مانند پاکستان سروزیر ایالت یا استاندار و وزیران ایالات هیچگونه اختیار مذاکره و تبادل نظر در امور کلان مثل سیاست خارجی، دفاعی، امنیتی و اقتصادی ندارند و صرفا سفر رئیس جمهور به این دو ایالت در چارچوب دیپلماسی عمومی قابل ارزیابی است .
تبادل سفر و گفتگو های مستمر و مستدام در سطوح عالی بین دو کشور همسایه امری پسندیده و ضروری است مشروط بر اینکه اینگونه سفرها به نتایج ملموس منجر و موازین معمول و تشریفاتی در شأن دو کشور نیز مراعات شود. به تعبیری مورد اشتیاق طرفین و به صورت مرضی الطرفین صورت گیرد ، در این سفر مواردی احساس می شود که نشان از عدم اشتیاق طرف پاکستانی می دهد از جمله در حوزه تشریفات و استقبال از رئیس جمهور کشورمان نوعی عقب گرد نسبت به گذشته احساس می شود .
به یاد دارم در سفر آقای روحانی به اسلام آباد در سال ۹۵ که شخصا شاهد بودم در همین فرودگاه شخص نواز شریف نخست وزیر وقت در پایین پلکان هواپیما از آقای حسن روحانی استقبال کرد و به نشانه احترام چند توپ نیز شلیک شد، به هنگام خروج نیز شخص رئیس جمهور آقای ممنون حسین در فرودگاه مهمان را بدرقه کرد و طی اقامت کوتاه آقای حسن روحانی دو مراسم ضیافت نخست وزیر و رئیس جمهور پاکستان برگزار شد.
اکنون در این سفر حضور وزیر مسکن پاکستان آقای ریاض حسین پیرزاده جای پرسش است و در عرف دیپلماتیک نوعی کاهش مراسم تشریفات سفر تعبیر می شود.
دست آوردهای سفر شامل هشت فقره سند فوق الذکر ، نامگذاری خیابانی به نام ایران ، دکترای افتخاری به رئیس جمهور ، بیانیه مشترک و چند مراسم فرهنگی و باز دید از چند مکان فرهنگی برای رییس جمهور و همسرش در مجموع از وزانت و اعتبار در چنین سطحی برخوردار نیستند.
اسناد امضاء شده در این سفر نیز از اهمیت و جایگاه خاصی حکایت نمی کند، به ویژه یادداشت تفاهم ها در شأن یک چنین دیدار عالی رتبه نیست و حتی در سفر مدیران میانی نیز قابل حصول بود .
هدفگذاری ده میلیاردی مبادلات تجاری بین دو کشور نیز با توجه به تحریمهای ایران و تاکید پاکستان بر رعایت این تحریم ها اقدامی حساب شده تلقی نمی شود به ویژه اینکه طی چند دهه گذشته دو کشور حتی نتوانسته اند سطح مبادلات خود را به ۵ میلیارد برسانند، حال ناگهان سطح ۱۰ میلیارد دلار را هدف گذاری کرده اند. همزمان با این سفر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بار دیگر پاکستان را تهدید به تحریم کرد و گفت احتمال تحریم کشورهایی که به دنبال همکاری تجاری با ایران هستند وجود دارد.
مبتکر هدفگذاری سطح ده میلیارد دلاری بین دو کشور باید روشن سازد در حالی که چندین سال است ایده شعار پنج میلیاردی توسط ایران ناکام مانده، حال چگونه و با چه ابزاری ده میلیارد دلار هدفگذاری شده آنهم با وحود تحریم ها و ارتباط نداشتن ایران با نهادهای اقتصادی جهان .
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قبل از سفر رئیس جمهور کلیپی از میزان مبادلات تجاری ایران و پاکستان را با رقم حدود دو میلیارد دلار صادرات ایران و ۶۷۳ میلیون دلار صادرات پاکستان به ایران پخش کرد. رئیس جمهور نیز از هدف گذاری ۱۰میلیارد دلاری برای مبادلات تجاری بین دو کشور سخن به میان آورد، این در حالی است که تحریم های ایران عملا تجارت مستقیم با پاکستان را مختل کرده است.
سفر رئیس جمهور به دو شهر بزرگ لاهور و کراچی بسیار به جا و مناسب ارزیابی می شود ولی باید این نکته را در نظر داشت که مردم پاکستان به طور کلی نسبت به ایران از چنین ابراز احساسات و علاقه ای برخوردارند و لذا نباید آن را محدود و منحصر به این سفر آقای رئیسی کرد . این علاقه پاکستانیها به ایران ریشه در تاریخ ، فرهنگ و پیوندهای مشترک تمدنی دارد که در نتیجه این عوامل و عناصر ، همدردی و همدلی و همراهی مردم پاکستان نسبت به ایران را ایجاد کرده است.
و اما ارزیابی نهایی از سفر رئیس جمهور به پاکستان:
تشریفات سطح پایین و دو روز سفر به لاهور و کراچی از نظر برخی بیانگر آن است که این سفر به اصرار طرف ایرانی صورت گرفته تا آقای رئیسی برای سفر به سریلانکا مستمسک سفر پاکستان را داشته باشد . پاکستانیها در مراودات با کشورهایی مثل ایران به امتیازات اقتصادی چشم دوخته اند همان انتظاری که از عربستان و سایر کشورهای عربی دارند. ولی از قرار معلوم نسبت به امتیاز مالی از ایران مایوس شده و از طرف دیگر دندان های ما را شمرده و ذائقه مسئولین را تشخیص داده اند. از این رو با اظهارات ستایش گونه و مدیحه سرایی از قدرت و شوکت و عظمت ایران در گذشته و حال دل ما را خوش کنند. در این سفر هم برخی چهره ها از ایران بهعنوان پادشاه جهان اسلام و شیر خاور میانه یاد کردند و البته از اینکه دل ما از عملیات وعده صادق خنک شده، سخن گفتند. ظاهراً این شگرد پاکستانیها جواب هم داده و رضایت طرف ایرانی را نیز جلب کرده است.
قبل از انقلاب در پاکستان ، ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده ولی طی چهار دهه گذشته به مرور این جایگاه ایران تقلیل یافته و عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس جای آن را گرفته اند به طوریکه شهباز شریف اولین سفر خارجی خود را به عربستان اختصاص داد و متعاقب آن، وزیر خارجه عربستان در صدر یک هیئت اقتصادی و سیاسی به اسلام آباد سفر کرده و پیرامون چگونگی سرمایه گذاری در پاکستان به مذاکره پرداخت. قرار است در آینده نزدیک، یک هیئت شامل شرکتهای عربستانی برای اجرای این تفاهمات به پاکستان سفر کنند.
پاکستان زمانیکه انتظارات خود از ایران را عملی نمی بیند و از سوی دیگر روابط را در یک فاز بی اعتمادی و بعضآ چالشی مثل تشکیل گروه زینبیون، موشکپرانی و گروههای تجزیه طلب و تروریست می بیند طبیعی است که روی روابط با عربستان تمرکز بیشتری کند و به ایران صرفا نگاه نمایشی برای استفاده داخلی داشته باشد.
در مجموع سطح تشریفات پایین که پاکستان برای رئیس جمهور قائل شد و اسناد نه چندان مهم امضاء شده و دست آوردهای ناچیز سفر بیانگر این است که اینگونه سفرها ی تشریفاتی و تجملاتی بیشتر با پیگیری ایران صورت گرفته که وزارت خارجه مدیریت آن را به عهده داشته و احتمالا حوزه سیاسی و اقتصادی وزارت خارجه بیشتر به خاطر کسب اعتبار سعی در متقاعد کردن عالی ترین مقامات از جمله رئیس جمهور به انجام سفر نموده در حالیکه شأن و جایگاه رئیس جمهور کشور به مراتب بیش از این است که خرج اینگونه سفر های تشریفاتی با دست آوردهای اندک شود.
به نظر می رسد حوزه پاکستان در وزارت خارجه توجه ویژه شخص وزیر و سازمانهای نظارتی به برنامه ریزی های سطحی کسانیکه تجربه لازم را در امور پاکستان ندارند و با دادن اطلاعات نادرست تصمیم گیران کلان را دچار اشتباه کرده و اعتبار کشور را قربانی امیال اداری و صنفی خود می سازند، طلب می کند.
روابط با پاکستان برای ایران اهمیت حیاتی دارد و ایجاب می کند به جای این سفرهای تشریفاتی با دست آوردهای ناچیز به موارد و مطالب عمیق و سرنوشت ساز تامین کننده منافع ملی ایران تمرکز شود وگرنه فرصتهای موجود از بین می رود به طوری که ترمیم آنها در آینده پر هزینه و ناممکن خواهد بود.